مهر 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30




 جستجو 



 
  جغرافیای کربلای زمان ما... ...

امام زمانه در سال 61 هجری در سمت خواص و در مقابل حکومت قرار داشت.
موقعیتی که لزوم آن امر به معروف و نهی از منکر بود و دست آخر نیز به خون و شهادت و کربلا ختم شد…

⬅️در زمانه ما حقیقت اما در سمت حکومت اسلامی و متأسفانه در مقابل برخی خواص قرار دارد.
خواصی که بعضاً یا دچار بدفهمی اند, یا گرفتار سکوت و یا مرتکب فتنه.
درک صحیح این مسئله که سابقه ای در بیت منتظری, در فتنه کوی دانشگاه و در فتنه سال 88 نیز دارد; میتواند خطر بر نیزه رفتن دوباره سر #حقیقت را از بین ببرد و نگذارد داغ دیگری بر دل اسلام ناب بنشیند.

✅پ.ن: شاید خطر بعدی فتنه_اقتصادی باشد…
که از لوازم مقابله با آن مبارزه با بزرگنمایی مشاکل اقتصادی توسط خواص وابسته به جریان سیاسی خاص است..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

[چهارشنبه 1395-07-21] [ 11:30:00 ب.ظ ]  



  «حر جعفی» امروزت را بشناس! ...

“حر جعفی” استعاره کسانی است که یاری امام را در چیزی جستجو می کنند که امام آن همان چیز را نشانه گمراهی ایشان می داند

???? “عبیدالله ابن حر جعفی"-از نخبگان و سرشناسان امت اسلامی- سراسیمه از کوفه بیرون زده بود تا در معرض هل من ناصر حسین علیه السلام قرار نگیرد. او می دانست که اگر وقت رسیدن امام حسین به کوفه در شهر مانده باشد تکلیف شرعی اوست که با فرزند پیامبر همراهی کند. ازطرف دیگر چون آمادگی و انگیزه هزینه کردن از جان و مال و آبرو را برای حسین علیه السلام نداشت چاره را در فرار از شهر دید تا مثلا تکلیف یاوری از او ساقط شده باشد.

???? حر، مسیر دور شدن از کوفه را به طوری تنظیم کرد که به کاروان امام برنخورد. اما سرنوشت اینگونه رقم خورد که در چند فرسخی کربلا در منزل قصر بنی مقاتل با کاروان امام تلاقی کند. امام او را به یاری دعوت کرد و به او وعده داد که در ازای لبیک به امام بر حق و جهاد در راه او گناهان بزرگ گذشته اش از جمله مشارکت با معاویه در جنگ صفین آمرزیده شود.امام اینگونه سعادتمندی ابدی جعفی را تضمین کرد ولی حر از همراهی با امام سر باز زد و گفت چون میل به مرگ ندارد و ازآن می ترسد بجای همراهی در مبارزه، از طریق حمایت تسلیحاتی، امام را یاری کند. او شمشیر بران و اسب بسیار ویژه اش را به امام پیشکش کرد تا در نبرد کارش را آسان سازد.امام هم متقابلا او را به دلیل اشکال در منطق محاسباتیش گمراه خواند و با قراءت این آیه که ” و ما کنت متخذ المضلین عضدا” فرمود که هرگز یاری گمراهان را نمی پذیرد. امام ضمنا به حر جعفی هشدار داد که به اندازه کافی از کوفه دور شود چه اینکه اگر ندای امام به او برسد و یاریش نکند از دوزخیان خواهد بود.

???? ماجرای امام خامنه ای و جماعت تجدید نظر طلب اعتدالی همین داستان حسین ابن علی و امثال حرجعفی است. جعفی های امروز آنهایند که علی رغم دعوت رهبری به یاریش در تجهیز بنیه داخلی و تدارک اقتصاد مقاومتی و همراهیش در بدبینی به دشمن و احتراز از مذاکره و معامله، مدام از تقدیم اسب برجامی خود به امام سخن می گویند و به زعم خود شمشیر fatf و قراردادهای نفتیشان را به او پیشکش می کنند. بماند که اگر اسب و شمشیر پیشکش حرجعفی در حدخودشان از عهده کاری بر می آمدند عایدی امام و امت از پیشکشهای برجامی آقایان به تعبیر خودشان “هیچ” بوده است

هرقدر که رهبری این نوع از سبکهای غربگرایانه اداره کشور را غلط و انحرافی می انگارد و کارآمدیشان را در مسیر انقلاب به چالش می کشد، ظاهرا تأثیری بر اصلاح منطق محاسباتی تجدید نظرطلبان نمیگذارد و قرار است این روند انحرافی تا آخر ادامه داشته باشد.

???????? اما این یک واقعیت آشکار است که علی و آل علی هرگز یاوری گمراهانی که منطق محاسباتیشان دچار اعوجاج و انحراف شده است را نخواهند پذیرفت. حرجعفی بعد از ماجرای کربلا هماره در حسرت همراهی با امام می سوخت و ندبه می کرد که همای سعادتی که روی دوشم نشسته بود را چه خیره سرانه از خود راندم. آیا حسرت و ندبه پسادولتی برجامیان در ناهمراهی با امام انقلاب و رها کردن راه او و در عوض سرگردانی در بیراهه کدخداگرایی حدی خواهد داشت?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 11:27:00 ب.ظ ]  



  چرا همسر حضرت زینب.س.در کربلا غائب بود؟ ...

‌چراهمسر حضرت زینب(س)درکربلا غائب بود؟

پاسخ :

علیرغم اینکه «عبدالله بن جعفر» از شیعیان خاص ائمه و از نزدیکترین افراد به خاندان اهل بیت(ع) بوده، به گواهی تاریخ در کربلا و قیام عاشورا حضور نداشت.

پژوهشگران درباره علل غیبت او اظهار نظرهای متفاوتی کرده اند. برخی کوشیده اند بر اساس شواهد تاریخی،غیبت او را به گونه ای توجیه کنند که به ایمان و اعتقاد و وفاداری او نسبت به امام حسین(ع) خدشه ای وارد نشود امّا برخی دیگر معتقدند دیدگاه«عبدالله بن جعفر» درباره قیام کربلا، با دیدگاه امام حسین(ع) متفاوت بود.

???? شواهد تاریخی حاکی از موافقت «عبدالله بن جعفر» با قیام حسینی

1⃣فرستادن همسر و فرزندان خویش با امام حسین(ع)
2⃣واکنش حماسی پس از شهادت امام حسین(ع)
3⃣نامه خیرخواهانه به امام حسین(ع)
4⃣معذور بودن او در نپیوستن به امام

????شواهد تاریخی حاکی از مخالفت«عبدالله بن جعفر» با قیام حسینی

1⃣امان خواهی از بنی امیه
2⃣روحیه صلح جویانه عبدالله و روابط او با بنی امیه
———————————————————
اگر چه «عبدالله بن جعفر» توفیق حضور در کربلا را نداشته و تاریخ عذر وی در نپیوستن به کاروان امام(ع) را روشن نکرده است. با این حال همسر و فرزندان وی سهم بسزایی در یاری حسین(ع) داشتند .

پ ن :«عبدالله بن جعفر طیار» نخستین مولود اسلام در حبشه و اولین فرزند«جعفر طیّار» است. او را به سبب بخشندگی و سخاوت فوق العاده اش، جواد،کریم،سخی و بحر الجود لقب داده اند.

????مقتل جامع سیدالشهداء(ع) ج 2 ص 518

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 11:17:00 ب.ظ ]  



  درد ودل امام زمان .عج.با امام حسین.ع. ...

دردودل حضرت ولی عصر .عج.با امام حسین.ع.
حسین جان…..
مهدی ام مهدی خسته!دلم از بي وفایی ها شکسته…
حسین جان مانده ام تنهای تنها!
شده کرب و بلایم کوه و صحرا….
حسین جان….
کاش من جای تو بودم!
چویارانت بدم گرد وجودت!
شما گفتی ولی آنها نرفتند….مرا یاران همه یک یک برفتند…
حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بي وفایی ها شکسته
حسین جان
سال ها در انتظارم
هنوز حسرت به یاران تو دارم
حسین جان انتقام نگرفته ام من
به جای امتم شرمنده ام من
حسین جان
قطعه قطعه جسم اکبر(ع)
سر افتاده ی علی اصغر(ع)
دوکتف خونی و مشک ابالفضل (ع)
کنار علقمه اشک ابالفضل (ع)
صدای ناله جانسوز زهرا(س)
فرار کودکان در دشت و صحرا
همه منزل به منزل در اسارت
چنان که شد به آل تو جسارت!
حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بي وفایی ها شکسته
هر انچه عمه ام زینب (س)کشیده
بود هر صبح و شام در پیش دیده
ز قلبم میزند بیرون شراره
چه کاری سخت تر از انتظاره
حسین جان
از شما شرمنده هستم
گناه امتم بسته دو دستم
چقدر دیگر بگویم من به امت
دعا باشد کلید قفل غیبت
حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته

????????????اللهم عجل الولیک الفرج???? ????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 11:14:00 ب.ظ ]  



  هل من ناصر ینصرنی... ...

حسین فریاد می زند:
“هل من ناصر ینصرنی؟”
و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاحسین!لبیک…
حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند…
و من باز می گویم:
لبیک یاحسین!لبیک…
حسین شمشیر می خورد من سر مادرم داد می زنم و می گویم:
لبیک یا حسین!لبیک…
حسین سنگ می خورد،من در مجلس غیبت می گویم:
لبیک یا حسین! لبیک…
حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم:
لبیک یا حسین ! لبیک…
حسین رمق ندارد باز فریاد میزند:
هل من ناصر ینصرنی؟
من محتاطانه دروغ میگویم و باز فریاد می زنم:
لبیک یا حسین لبیک…
حسین سینه اش سنگین شده است،کسی روی سینه است…
حسین به من نگاه می کند،می گوید:
تنهایم یاریم کن…
من گناه می کنم و باز فریاد می زنم:
لبیک… خورشید غروب کرده است…
من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج…
به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:
“دوستت دارم تنهایت نمی گذارم…”
مهدی به محراب می رود،اشک میریزد و برای گناهان من طلب مغفرت می کند…
مهدی تنهاست…
حسین تنهاست…
من این را میدانم…
و همچنان گناه میکنم…!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 11:11:00 ب.ظ ]  



  سخت ترین لحظات کربلا وحجاب.. ...

که از مهم ‌ترین چیزهایی است که اهل ‌بیت (علیهم ‌السلام) حتی در سخت‌ ترین شرایط کربلا به آن توجه داشته و خود والاترین الگوی آن بوده‌اند. ایشان به اندازه آزاری که از هتک حرمت خود دیدند، از هیچ رفتار دشمن آزرده نشدند. لذا بر همه زائران و به ‌ویژه بر بانوان زائر فرض است که شرایط عفاف را در رفتار و نوع پوشش وظاهر خود حفظ نموده و از هر چه این امر را خدشه‌ دار می‌کند (مانند پوشیدن لباس‌های تنگ واختلاط‌‌های زشت و استفاده از زیور آلات ناروا) بپرهیزند، بلکه سزاوار است که به منظور منزّه نگه داشتن این مراسم مقدّس از شائبه‌های ناپسند، تا حد امکان، بالاترین مراتب عفاف را رعایت نمایند.

از درگاه خداوند متعال مسألت داریم که در دنیا و آخرت، مقام پیامبر مصطفی (صلی الله علیه وآله) و اهل ‌بیت مطهرش (علیهم‌‌ السلام) را به برکت فداکاری‌هایی که در راه او به عمل آوردند و برای هدایت خلقش کوشیدند، فزونی بخشد و همان گونه که بر برگزیدگان پیشین، به‌خصوص بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستاده است، درود خود بر ایشان را بیفزاید.

از خداوند متعال هم‌‌چنین مسألت داریم که به زیارت زائران حضرت اباعبد الله الحسین (علیه‌‌ السلام) برکت دهد و آن را به بهترین نحوی که عمل بندگان صالح خویش را می‌ پذیرد، قبول فرماید، تا در مسیر و سیره خود در این زیارت و در باقی ایام زندگانی الگویی برای دیگران شوند و آنان را به سبب ولایت اهل‌ بیت پیامبر (علیهم ‌السلام) و پیروی از سیره و تبلیغ رسالت ایشان پاداش خیر عطا کند.

باشد که در روز قیامت که هر یک از مردم با امام خویش خوانده می‌شود، ایشان با اهل ‌‌بیت (علیهم ‌السلام) خوانده شوند، و کسانی که در این راه به شهادت می‌رسند، به دلیل جانبازی‌هایی که به عمل آورده و ستم و آزاری که به خاطر محبت ایشان به جان خریده‌اند، با حسین (علیه ‌‌السلام) و یارانش محشور شوند؛ انه سمیع مجیب.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 11:09:00 ب.ظ ]  



  شام غریبان.. ...

بنویسید که جز خون خبری نیست که نیست

به تن این همه سردار سری نیست که نیست

بنویسید که خورشید به گودال افتاد

و پس از شام غریبان سحری نیست که نیست

آتش از بال و پر سوخته جان می گیرد

زیر خاکستر ما بال و پری نیست که نیست

یک نفر سمت مدینه خبرش را ببرد

پس از این ام بنین را پسری نیست که نیست

یا به آن مادر سرگشته بگویید: نگرد

چون ز گهواره ی اصغر اثری نیست که نیست

تازیانه به تسلای یتیمی آمد

تازه فهمید که دیگر پدری نیست که نیست

▪️اجرك الله يا صاحب‌الزمان ( عج )!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 11:02:00 ب.ظ ]  



  عاشورا مکانی برای تصمیم گیری... ...

در همه ی تاریخ آدم هایی مثل ما زیرآبی رفتند. آن پشت و پستوها قایم شدند. جوری که درست معلوم نشود اهل کدام وری هستند!

تا هم از این ور بخورند هم از آن ور. بعد یکدفعه یک بیابان بی آب و علف پیدا شد که معادلات همه را ریخت بهم که جای قایم شدن نداشت.

حالا فک کن مثل” زهیر” هی راه قافله ات را کج کنی و از بیراهه ها بروی تا به کاروان امام حسین علیه السلام برخورد نکنی… بالاخره چی؟

بیابان مگر چقدر جای فرار دارد؟

بالاخره میفرستند دنبالت:

« زهیر! تصمیم ات را بگیر. »

فک کن بروی لای سپاه یزید و توی خیمه ها قایم شوی، صدایت می کنند:

« حر! تصمیم ات را بگیر»

بدتر از همه آن شب که چراغها را خاموش می کنند و در دل تاریکی می گویند:

« این شب و این بیابان، تصمیم ات را بگیر»

عاشورا اگر این «تصمیم ات را بگیر» را نداشت، خیلی خوب بود.

هرچقدر که می خواستند ما گریه می کردیم و به سر و سینه میزدیم. ضجّه و فغان و اندوه. ولی موضوع این است که از همان صبح عاشورا که خورشید در می آید،همه ذرات دور و بر آدم داد می زنند:

« تصمیم ات را بگیر… »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 11:01:00 ب.ظ ]  



  آیا می دانید ذخرالحسین .ع.کیست؟ ...

در جنگ صفین بود که امیرالمؤمنین (علیه السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد . معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شأن من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم ، پسرم برای او کافیست. ابوشعتاء 9 پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به نوجوان فرمودند : بس است پسرم برگرد… تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است. انه ذخر الحسین: او ذخیره برای حسین است. السلام علیک یا ابالفضل العباس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 09:57:00 ب.ظ ]