تیر 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            




 جستجو 



 
  عبدالله چاقو.کش هیاتی شد... ...

? اوایل سال 86 بود.
جنوب کرج و شمال شهریار ، فعالیت فرهنگی داشتیم. مسجدی رو دست گرفته بودیم. زیر زمین مسجد ، پاتوق ما شده بود.
یه روز همونجا مشغول کارهام بودم. یکی از بچه های تازه به خط اومده ، با بهت و عجله اومد داخل و گفت: “میدونی کی رو دیدم؟” با بی محلی گفتم: “کی"؟
گفت: “عبدالله …”
عبدالله ، از عرق خورها و چاقوکش های معروف محل بود.
ادامه داد: “باهاش بحثم شد. مست مست بود. سر به سرم گذاشت. گفتم ولم کن دارم میرم مسجد. اسم مسجد رو که آوردم ریخت به هم. گفت: تو مسجد چی کار داری؟ از تو (یعنی من) براش گفتم. میخواد ببیندت. بیارمش؟
گفتم: بیارش!
زیاد طول نکشید که با عبدالله برگشت. عبدالله اینقدر مست بود که تلو تلو می خورد. چشمش سرخ سرخ بود. داخل شد. سمتش رفتم. بغلش کردم و بوسیدمش. بوی دهنش ولی آزارم می داد.
نشست. 20 دقیقه ای صحبت کردیم. از علاقه اش به امام رضا ع گفت و از اعتقادش به خدا. وسط حرفهای من اشکش جاری شد. گفت میخوام سر به راه بشم.
وقت نماز شده بود. گفتم پا شو با هم بریم بالا نماز بخونیم.
گفت: من وضعم ناجوره. همین چند دقیقه پیش چند پیک خوردم!
گفتم: خدایی که نماز تو رو تو این وضع و حال پس بزنه من یکی قبولش ندارم.
برا وضو اومد. هیچی بلد نبود. کمکش کردم. تا داخل مسجد شدیم نماز تموم شده بود.
گفت میخوام به تو اقتدا کنم. جلو ایستادم.
اولین نماز عمرش بود. بوی دهانش به من می رسید. همون بوی بد ، نماز من رو هم مستانه کرده بود. من هم حس می کردم اولین نماز عمرم رو میخونم.
عبدالله ، بچه هیاتی و میوندار شد. اما من هنوز تو حسرت اون نمازم.
از ماه مبارک ، دو نماز بیشتر نمونده.
ای کاش این نماز آخر رو مثل کسایی که بعد یه عمر گناه ، اولین نماز عمرشون رو میخونن بخونیم.
مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر … .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

[یکشنبه 1396-04-04] [ 12:42:00 ب.ظ ]  



  مثل ابراهیم هنر جذب داشته باشیم....... ...

✅خواهر شهید ابراهیم هادی می گفت :

? یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،

? نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.

❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.

❤️طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد…

‼️ اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد نکنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:34:00 ب.ظ ]  



  وعده موعود... ...

‍ ‍ ‍ ×وعده موعود×

این روزها که زمزمه‌‌ی یار می کنم
خیلی هوای
دیدن دلدار می کنم

در ماه مغفرت نشد آقا ببینمت
بر بی لیاقتی خود اقرار می کنم?

یک بار هم نشد بنشینم کنار تو
از بس که بر معاصی ام اصرار می کنم

این «تحبسُ الدّعا» شدنم؛ بی سبب که نیست
از بس که رو به سفره ی اغیار می کنم

گفتم به خود که حداقل ای کریم شهر
یک شب کنار سفره ات افطار می کنم

فهمیده ای به درد تو آقا نمی خورم
زیرا خلاف امر تو رفتار می کنم?

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

?سلامتی و تعجیل
در فرج آقامون 3صلوات?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:25:00 ب.ظ ]  



  من شاید به هنوز به اجابت نرسیده ام. ...

‍ ‌

✍ تمام شـــد؛ دلبر رعناقد من!

تمام شــد، سفره کرامتی، که شاه و گدا را در کنار هم، مهمان کرده بودی.
همان سفره ای که کنارش، گداتــرها، برایت عزیزتر بوده اند.


❄️تمام شـــد.
همه ثانیه های خیسی، که تو را یکجا به آغوش من، هدیه می کردند.

❄️تمام شــد.
تمام جرعه های آبی، که لحظه های افطار، هستیِ حسین را بر لبانمان زنده می کردند.
همه زمزمه هایِ أللّهمَّ لَکَ صُمنـــا
بهمراه یک قطره اشــک….و اَلـسلام علیک یا أباعَـبداللّه….

❄️وای دلبـــرم…
قلبم، از لرزیدن، دست برنمی دارد.
بهانه هایـش، غم انگیزتر شده،
اشک هایـش، داغ تر شده،
چه کنم، اگر رمضانِ دگر را نبینم؟
دستانم… هنوز خالی اند، و قلبم، هنوز بیمار!

❄️من هنــوز، به اجابت نرسیده ام.
من هنـــوز، یوسفم را ندیده ام.
من هنــوز، یک نماز عید را، به امامت او، اقامه نکرده ام.

❄️تمام شـــد؛ دلبــرم
و چشمان ما همچنان، براه مانده است.
چشم براه روزی که، با نوای حیدری آخرین دردانه مادر، بخوانیـــم؛
أللّـــهم أهل الکِبـْــریا و العَظَــــمَه…
و أهــلَ الجـــودِ و الْجَبَـــروت…
و أهــلَ الْعَفــــوِ و الَّــرحْـــمَه….


❣یا اهـــل التّـــقوی….
اولین و آخرین دعــاما را در روز اخر رمضان
را به اشاره ی ظهورش، اجابت @0083386475
اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:24:00 ب.ظ ]  



  سلام های وداع... ...

? وداع با ماه مبارک #رمضان

? استاد علی صفایی حائری

✅ سلام‏هاى وداع 1

در این فراز، حضرت سجاد سلام ‏هاى وداعى براى رمضان دارند و مى ‏فرمایند که ما با این‏ قول با رمضان وداع مى ‏کنیم:

«فَنَحْنُ قَائِلُونَ: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیائِهِ.»

«السَّلَامُ عَلَیکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یا خَیْرَ شَهْرٍ فِى الْأَیَّامِ و السَّاعَاتِ».

بهترین مصحوب و همراه، مصحوبى است که خیرى رسانده و شرّى نداشته؛ چون هر مصاحبى ممکن است در مصاحبت با او، انسان هم بهره‏ مند بشود و هم صدمه بخورد، ولى رمضان ماهى و همراهى است که فقط حُسنِ جوار دارد. او براى ما آزارى نداشته است، ولى حالا ما داریم از او جدا مى ‏شویم.

یک دوستى را که آدم از او فاصله مى ‏گیرد یا یک کوزه ‏اى را که مدتى از آن آب خورده است را از دست مى ‏دهد، دل شکسته مى‏ شود.
حالا ما داریم از شهر بزرگ خدا، عید اولیاى خدا، بهترین مصحوب و بهترین مصاحب جدا مى ‏شویم، چگونه دل شکسته نباشیم!! به قول یکى از دوستان، رمضان سالِ دیگر هم که بیاید رمضانِ سال دیگر است، جاى خودش را دارد، جاى امسال که نیست.
دوباره ما آن قدر تا سال دیگر کسرى مى ‏آوریم که بخواهیم با آن جبرانش کنیم.

در این ماه خوب است که انسان لحظه‏ هایى براى تأمل در بینات‏ و هُدى‏ و فرقان‏ و عنایات و غفران و رحمت و انابه حق داشته باشد.

اگر انسان ولو لحظه ‏اى از این ماه را چشیده باشد- که در دعاهاى‏ روزهاى ماه رمضان مى‏ خوانیم: «شَهْرُ الْأِنَابه»، «شَهْرُ التَّوْبَة»، «شَهْرُ الْمَغْفِرَة»، «شَهْرُ الْبَرَکَة»- آن وقت مى ‏بیند که از چنین ماه بى آزارى با این همه نور و خیر و‌ برکت، دارد فاصله مى ‏گیرد و هنوز کوزه ‏اش را هم آب نکرده و دستش را هم نشسته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:24:00 ب.ظ ]  



  تار وتور وتیر خدا ...

حاج اسماعیل دولابی می گفت: خدا یک تار، یک تور و یک تیر دارد. با تار، تیر و تور خودش، آدمها را جذب می کند. مجذوب خودش می کند. تار خدا، قرآن است .
نغمه های آسمانی است . خیلی ها را از طریق قرآن جذب خودش می کند. خیلی ها را با تور خودش جذب میکند. مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر. تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدمها را از این طریق مجذوب خودش می کند . اولیاء خدا برای این مشکلات لحظه شماری می کردن .
شیخ بهایی میگوید: شد دلم آسوده چون تیرم زدی، ای سرت گردم چرا دیرم زدی. از وقتی بلا و مصیبت به زندگی ام آمد ، فهمیدم من ارزش دارم. ولی گلایه دارم که چرا من را زودتر گرفتار نکردی.
سعدی هم می گوید: بزن سیلی و رویم را قفا کن. خدایا من را بزن چون زدن های تو ارزش دارد. پنبه را وقتی می زنند، باز می شود و سفید میشود و ارزش پیدا می کند. اگر کسی به گرفتاری ها چنین نگاهی داشته باشد، دیگر جای ناامیدی برایش باقی نمی ماند. این گرفتاری ها باید زمینه امید ما را فراهم بکند. زمینه نشاط ما را فراهم کند ولی چون ما با شیوه تربیتی خدا آشنا نیستیم، تا مصیبتی می رسد، ناراحت می شویم. این شیوه خداست

✍️(کتاب مصباح الهدی (سخنان مرحوم حاج اسماعیل دولابی رضوان الله تعالی علیه)، استاد مهدی طیّب)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:23:00 ب.ظ ]  



  محصولات اسراییلی راتحریم کنیم ...

✍یک تلنگر

❗️محصولات اسراییلی را تحریم کنیم!

✋ روز عاشورا امام حسین علیه السلام رو به سربازان کوفی کرده و فرموند :

” ملئت بطونکم من مال الحرام ! “
یعنی شکم هایتان از مال حرام پر شده است!

?آری ؛ مردمی که مال حرام می خورند سر امام زمانشان را هم می برند!?

☝️سالهاست که مراجع شیعه خرید و فروش محصولات اسراییلی را 《 حرام! 》اعلام کرده اند!

❓ آیا دعای فرج خواندن از یک طرف و همزمان کالای اسراییل را مصرف کردن نفاق نیست⁉️

?محصولات اسراییلی:☠ فانتا، کوکاکولا☠، پپسی☠، نستله☠، کلینکس☠، نایک☠، لوازم آرایش لوریل☠، نسکافه☠، سرلاک☠،….

#کمپین_مبارزه_با_محصولات_اسرائیلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:23:00 ب.ظ ]  



  آماده فرود شویم.(بالاجبار) ...

امشب دیگه آون هواپیمایی که روز اول ماه رمضان شماره پروازش رو اعلام کردیم، منتقل آماده فرود میشه☝️

خوش به حال آون مسافری که استفاده کرد ?

خوش به حال اونی که خودش پرواز یاد گرفت ?

و اما اونایی که جا موندن ، هنوزم دیر نشده
اگه برا پرواز آماده نشدین حتما نقص فنی داریم?

امشب باید بریم در خونه خدا و از خدا بخواهیم رفع نقص کنه مارو?

البته بین خودمون باشه که تعمیرگاه های امام زمان و امام حسین و امام رضا و بقیه ائمه این شبا خیلی شلوغ ?

و با دو قطره اشک، و خیلی خوب روغن کاری میکنن بنده های گنه کار رو??

البته که یک اسم رمز هم داره امشب که اونم قسم به مادر سادات هست ?

التماس دعا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:23:00 ب.ظ ]  



  شهدا مارادریابید.. ...

یکی از کارمندان شهرداری ارومیه میگفت:
تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار میگشتم.
از پله های شهرداری میرفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من کار هست؟
تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم.
یه کاغذ از جیبش درآورد و یه امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلانی، اتاق فلان.
رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که دید گفت چی میخوای؟
گفتم: کار.
گفت: فردا بیا سرکار!
باورم نمیشد!
فردا رفتم مشغول شدم.
بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضاء داد شهردار بود.
چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشسته شده بود من جای اون مشغول شدم.

شش ماه بعد جناب شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه.
بعد از اینکه در جبهه شهید شد یکی از همکاران گفت: توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق جناب شهردار کسر و پرداخت میشد. یعنی از حقوق شهید باکری،
این درخواست خود شهید بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:21:00 ب.ظ ]