معرفی کتاب... | ... |
♦️امام خامنه ای :
اگر فتنهی اخیر (88) را میخواهید بشناسید، این كتاب را بخوانید .
♦️…… در «نامیرا» است که میفهمی بخشی از انبوه مردمی که به امام نامه نوشتند حضور امام را برای منافع شخصی خود میخواستند. امضاها به خاطر درد دین نبود بلکه برای طایفهای سؤال این بود که چرا معاویه شام را برتر از کوفه دانسته است. وقتی که ابنزیاد سر کیسه را شل کرد و از بیتالمال کیسههای طلا بخشید، دیگر آمدن امام فایدهای برای این قوم نداشت. قصور معاویه را یزید جبران کرده بود، شاید اگر امام میآمد به کوفه و زعامت قوم را برعهده میگرفت اینان باز هم مخالفت میکردند. هرچند ابنزیاد هلاکشان کرد و دستشان را به خون پسر پیامبر آلوده کرد.
♦️«نامیرا» یک مشخصهی بارز دارد. نامیرا یک دورهی فتنهشناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و میخواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابهجا میشوند. که حتی «عبدالله بنعمیر» با آن همه سابقه در جهاد با کفار تردید میکند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟
♦️«نامیرا» داستان عاشقانه هم دارد و نویسنده آگاهانه درام و رمانس را در کتابش خوب پرداخته است. «عشق» در نامیرا عشق بازاری نیست؛ آنجایی که سلیمه دختر عمرو بنحجاج با ربیع پیمان زناشویی میبندد و خوشحال است که همسرش محب علی و اولاد اوست و خشمگین میشود که چرا پدرش به حسین علیهالسلام پشت کرده است. این عشق آن قدر قوی است که وقتی ربیع کارش به تردید میکشد، سلیمه هشدار میدهد که پیوند آن دو از سر حب علی و حسین علیهماالسلام است.
♦️در داستان کسانی را میبینیم که در لحظههای آخر به کاروان امام میرسند و البته چه خوش میرسند. اینان مدیون یک لحظه محاسبهی درست هستند تا بسوی امام بروند و البته میروند و میتوانند با امام باشند.
♦️داستان «نامیرا» تمامی ندارد اما تو باید تا انتهای کتاب بخوانی تا حس کنی چرا «اَنَس بنحارث کاهلی» خیلی قبلتر از واقعهی عاشورا در کربلا به انتظار امامش نشسته است. اَنَس اینقدر افق بلندتری دارد که به «عبدالله بنعمیر» هم هشدار میدهد حرامیان و مسلمانان و مشرکان به زودی یکی میشوند! و بر بهترین خلق خدا هجوم میآورند.
[پنجشنبه 1395-05-07] [ 12:46:00 ب.ظ ] |
فرم در حال بارگذاری ...