نامه به مربی مجاهدم شهید علی خلیلی.... | ... |
بسم رب الزهرا
نامه ای به مربی مجاهدم شهید علی خلیلی
.
.
.
علی جان سلام
با امسال دقیقا میشه دوسال که تو پر کشیدی و من چادری شدم اونم به لطف ومهربونی ها تو و لطف و کرم شهدا.بارها گفتم من قبل از آشنایی با تو پر بودم از پوچ…چه پارادوکس قشنگی پر از پوچ!!!
من بعد اینکه محجبه شدم فهمیدم حیا چیه عفت چیه اینا رو من داشتم ولی به ظاهر فقط ادعاشون رو می کردم.
من قبل چادرم یه آدم ترسو بودم آرامش نداشتم روضه ی حضرت زهرا میخوندم ولی غافل از اینکه با آستینایی که تا آرنج بالا میزدم سیلی به صورتش میزدم، خودمو محب امام زمان می دونستم ولی با کارام اشکش رو در میاوردم.
علی!!من دختر بدی نبودم فقط راهمو گم کرده بودم که خدا وجود نازنینی مثل تو رو سر راهم قرار داد و با کمک تو راهمو پیدا کردم بعضی وقتا بعضا مسخره ام می کنن میگن جو گیر شدی دوباره میشی مثه قدیمات ولی من همون روز که داشتم غروب شلمچه رو نگاه می کردم و رو تپه دنبال حرم امام حسین می گشتم گریه کردم و گفتم به روح علی قسم دیگه نمی ذارم از سرم بیفتی با خدا قرارداد بستم گفتم روزی که این چادر از سرم بیفته اونروز روز مرگم باشه…
بعضی وقتا که دلم می گیره فیلماتو می بینم و یاد هدفم می افتم من واسه چی چادری شدم؟؟؟
به عشق لبخند آقا، اونم دوتا آقا هم امام زمان هم امام خامنه ای.
امسال خیلی دلم میخواست بیام تهران سر قبرت خیلی دلم میخواد مامانت رو ببینم و بهش بگم حاج خانوم پسرت زنده اس زنده اس که تونسته منو عوض کنه…
منو خیلی مسخره ام می کنن میگن دختر به سن و سال تو چه به سیاست باید بشینه تو خونه این چیزا رو که می شنوم دلم می شکنه ولی من دیگه برتر از امام علی و حضرت زهرا که نیستم،حضرت زهرا پهلوی شکسته داد واسه امام زمانش و من هنوز اندرخم یه کوچه ام.
چرا دروغ بگم گاهی وقتا شیطون میاد سراغم میگه بردار این پارچه ی زشتو بعضی وقتا وسوسه می شم ولی وقتی یاد تو می افتم یاد قلب شکسته ی امام زمان یاد غروب شلمچهچادرم رو محکم تر می گیرم تا یادم نره قسمی رو که خوردم.
علی جان شما زحمت کشیدی منو چادری کردی ولی یه مرحله مونده من هنوز زهرایی نشدم راهش رو هم بلد نیستم مثله دفعه قبل دستمو بگیر کمک کن زهرایی بشم.
علی امسال ماجرای دختری رو خوندم که رو تابوت شهدا نوشته بود پدرم را قانع کن چادر بپوشم،
علی من از تو میخوام پدرمو قانع کنی بذاره من فقط یه باره دیگه شلمچه رو ببینم…
کمکم کن نفسم یاری کنه بتونم یه سفر دیگه رو برم امسال همه دوستام رفتن خیلی سخته همه برن و تو بمونی بگذریم…
طبق نامه ی پارسال نامه رو با این جمله تموم می کنم که :
علی جان تو به حضرت زهرا نزدیکی به حضرت زهرا بگو بهم جرئت بده چادری بمونم.
یا زهرا.س.
[شنبه 1396-04-10] [ 03:10:00 ب.ظ ] |
فرم در حال بارگذاری ...