سلام دوستان..

⚜کتاب کف خیابون ،سه فتنه 78و88والفبای شروع فتنه 98را ب خوبی روایت میکند…
⚜متاسفانه کلید فتنه 98هم زده شده واین کودک نامشروع در حال زاییدن است?
?گوشه ای از مستند داستانی کف خیابون?

وقتی233داشت از جان وسر ابوالفضل محافظت می کردتا ضربه مغزی اش کنند،آن طرف تر داشتند بنزین میریختند روی موتور ابوالفضل…
آتیشش زدند… ?
یک انفجار رخ داد….?
دود وآتش و سوختن وقتلگاه و یک زن و یک ابوالفضل و یک عمود ویک میلگرد و چشم های نامحرم و…
یاحسین.ع…..
میلگرد حکم عمود آهنین را میکند وقتی ب چیزی برخورد میکند ،
ب صورت نامنظم متلاشی اش می کند?

تکه تکه اش می کند جوری ک نتوان بعدا جمعش کرد!
میپوکه…
میترکونه…. ?
سایه ای وحشی پشت سر مادر دوتا بچه زبان بسته پیدا شد☠
سایه ای که معلوم بود آمده کار را تمام کند وبرود.. ?
سایه ای ک مست توحشش شده بود…
ومیخواست ب جان یک زن بیافتد..?

سایه ای ک وقتی ب کفتارهای 233و ابوالفضل رسید،از اوترسیدند وبرایش کوچه باز کردند که بیاید وسط قتلگاه وکار را تمام کند?
داشتیم می دیدیم ، بعضی از بچه ها چشمشان را بستند تا نبینند ،اما من دیدم… ?
باچشم گریه دیدم…
دیدم آن نامرد دستش را برد بالا?
خیلی بالا برد….
وای مادر…
وای مادر…
جوری شتابان وبا سرعت روی بازوی 233زد ک دیگر 233تعادلش بهم خورد واز پهلو ب زمین خورد! ?
آن نامرد ،همین طور ک میلگرد را بالا نگه داشته بود،چرخید طوری ک جلوی ابوالفضل جلویش باشد اما 233هم با او چرخید..
آن وحشی صفت ،معطلش نکرد…
میلگرد را بالاتر برد،جوری ک وقتی باتبر ،هیزم سفت وخشک را تکه تکه کنند.. ?
دید سروگردن 233مزاحمش است تا ابوالفضل را نبیند سر را با گردن متلاشی کرد… ?
زدش! جلوی چشم همه زدش!
وسط میدان…
توی تهران…
کف خیابون….
غرق خون…
متلاشی…
ب هم ریخته…!

???????