معجزه ای برای انقلابی های خسته... | ... |
?معجزه ای برای انقلابیهای خسته… ?
در وسط دهه نود و نزدیک به چهل سالگی انقلاب؛ شهر تهران عاصمه بزرگ و بی در و پیکری که از برهم ریختگیش همه وحشت دارند، تعطیل میشود برای تشییع یک شهید 25 ساله دهه هفتادی که برای حفظ سوریه از اسقاط توسط داعش یا النصره، در وسط بیابانهای مرزی عراق و سوریه شهید شده است.
همه نشانه هایی که مدتها روی آن تبلیغ شده است برای تخطئه رفتار یک نظام سیاسی یکجا جمع شده است، اما خبری از تخطئه نیست، انگار یک علامت آمده است پشت پرانتز و همه نشانه ها مثبت شده اند.
ماجرا چیست؟
نامش را معجزه انقلاب اسلامی می توان گذاشت.
انقلاب در جریان است، بعنوان یک پدیده و جریان و موجود اجتماعی؛ در میان همه این ناکامی ها و کامروایی ها حرکت می کند و راهش را باز می کند.
نکته اصلی و مهم هم همین است که بفهمیم انقلاب موجودیست زنده که راه خود را پیدا میکند.
یعنی حتی اگر انقلابی های انقلاب به پا کرده یا انقلابی های نسل سومی دهه شصتی، از انقلابی بودن خسته شوند و صحبت از به بن بست رسیدن بکنند، در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمی شود و این انقلاب است که به راهش ادامه خواهد داد، البته بدون انقلابی های خسته و متوقف شده!
این هم فهم نمیشود مگر با درک معجزه “خون".
انگار حواسمان نیست 1400 سال است اسلام با معجزه یک خون شریف حفظ شده است، چرا این انقلاب نشود؟
بهتر است ما حواسمان به کلاه خودمان باشد که باد یاس و ناامیدی آنرا نبرد، وگرنه معجزه خون سیصد هزار شهید دارد کار خودش را می کند.
همین میشود که وسط گردباد بنیان برافکن ماهوراه و تلگرام و ناکارآمدی های ساختاری و حتی فساد و بعضا ظلم، غوغا به پا می شود و همه مجتمع می شوند، چون ریشه ها یکی است، ریشه ها همان رشته های بیرق سیدالشهدا است.
حرفم یک جمله است، انقلابی های جوانی که با توهم و گمان و خیال انقلابی گری، بدون آنکه بدانند متوقف شده اند حواسشان باشد که این قطار توقفی ندارد، با همین هایی که شاید بی دین و غیر انقلابی و … بدانید، یا با همان بعضا فساد ساختاری، با زیاد و کمش با حاج قاسم و حججی ها دارد مسیرش را می رود. فقط باید به معجزه اش ایمان داشت که فرمود یا ایهاالذین آمَنوُا؛ آمِنوا
چون ممکن است در میان راه خسته ها را پیاده کنند …
[شنبه 1396-12-12] [ 10:00:00 ق.ظ ] |
فرم در حال بارگذاری ...