?عادت، موجب مرض است نه ترک عادت!

✨سلام دوستان . روز شما به خیر و ایام به کام ….

ارسطو مینویسه: یه روز از مردی که سوار بر اسبش بود و به سرعت داشت میتاخت پرسیدند: کجا؟ گفت: نمیدونم! از اسب بپرسید. چون این اسب است که داره میتازه نه من!
با خودم فکر میکردم حکایت حال این مرد، حکایت حال بسیاری از ماست که در زندگی به بسیاری از امور دست زده ایم و یا جدیدا دست میزنیم که فقط یک دلیل داره. و اون «عادت» هست. یعنی ما سوار بر عادتمون شده ایم و داریم چهار نعل میتازیم اما نمیدونیم قراره تا کی اینجوری بتازیم و به این عادت تکراری ادامه بدیم؟!
مثلا عادت کرده ایم وقتی به هم میرسیم و یا دور هم جمع میشیم، سوالاتی از وضعیت مالی و زار و زندگی همدیگه میپرسیم که هیچ ربطی به ما نداره و اگه اون بنده خدا از هزارتا مشکل هم رنج ببره حتی ما قادر نیستیم دلداریش بدیم چه برسه به اینکه بتونیم مشکلش را حل کنیم! فقط عادت کرده ایم که ابتدا به نحو کلی بپرسیم چه خبر؟ بعد از دقایقی میپرسیم: دیگه چه خبر؟ بعدش هم دلمون طاقت نمیاره و راضی نمیشیم و لابه لای این دو مرحله کلی، سوالات ریز بی ربط از زیر و بم زندگی مردم مطرح میکنیم!
و یا مثلا عادت کرده ایم به طور بی رویه کپی برداری میکنیم! خیلی هم با احتیاط و حرفه ای کپی برداری میکنیم. چرا؟ چون معتقدیم بهتر از هیچی هست! چون عادت نداریم خلاق باشیم. سوار بر این عادت هستیم که پُز آثار دیگران بدیم و معلوم نیست کی از این کار خسته میشیم….
و یا مثلا عادت کرده ایم که اول بدون انتخاب درست رای میدیم و بعدش یا میشینیم الکی توجیه عدم کفایتش میکنیم و این فاجعه را به زمین و زمان ربط میدیم الا به منتخبمون! و یا عادت کرده ایم همه بدبختی های دیگه را هم به اون نسبت بدیم! خب عادت کن درست انتخاب کنی نه اینکه بگی حالا تا ببینیم بعدا چی میشه؟
و یا مثلا عادت کرده ایم فقط پول جمع کنیم و تعداد صفرهای حساب بانکیمون را زیاد کنیم و اسمش بذاریم کار و تلاش و دوری از محرومیت ها و … اما کلا به اندازه ای که به رختخواب راحت فکر میکنیم به خواب راحت فکر نمیکنیم!
و اینکه خیلی از ما عادت کردیم که مشکلاتمون را فقط با ذکر و ورد درستش کنیم واگر درست نشد بگیم خواست خدا بود …..
چرا بعضیامون فقط عادت کردیم سخنرانی دعوتمون کنند و یا کلاس اخلاق برگزار کنیم به بهانه نشر علم انتشار آن است؟ چرا به نسیه دنیای مجازی و اثرات بلند مدتش عادت نمیکینم و انواع کارگاه های آسیب شناسی برگزار کنیم؟
حالا اینا به کنار!
چرا عادت داریم ظرف غذامون تموم بشه حتی اگه سیرمون هست؟ چرا عادت داریم از زندگی و روزگارمون بد بگیم و همش تظاهر به فقر و بدبختی کنیم؟
چرا عادت داریم وقتی رای آوردیم پشت سرمون نگاه نکنیم تا انتخاب بعدی؟
⚡️مهم تر از همه چرا عادت کردیم جلوی دوربین کفن بپوشیم اما پشت دوربین کفن کنیم؟⚡️
چرا عادت کردیم به شعارهای بلند و تظاهرات طولانی اما در بازار دنبال برندهای کشورهایی میگردیم که تا دیروز در راهپیمایی اگه چاره ای داشتیم به جای شعار مرگ بر…. بد و بیراه بهش میگفتیم.
عادت کردیم که خودمون را متخصص مسائل اقتصادی جا بزنیم و مدام فقط به تاریخ واریز یارانه نقدی ماهی 45 هزار تومان فکر کنیم اما واسه کسانی که در هر لیگ داخلی به اندازه کل سرمایه ما و پدرانمون و نسل و نتیجه مون پول پارو میکنند و آخرش هم معمولا جوانمردانه میبازند (!!!) بریم در ورزشگاه و یا پای تلویزیون با یک کیلو تخمه و پسته نامرغوب تشویقشون کنیم و آخرش هم که معمولا میبازیم خیلی روشنفکرانه بگیم: ما به ناداوری باختیم!!
از توصیه به تقوای الهی و نظم در امور دم میزنیم اما عادت کرده ایم که اگه کسی یا هنرمندی به هر دلیلی به  خارج از کشور سفر کنه، اول بگیم فرار کرده! بعد بگیم پناهنده شده(نگیم تبعه شده!) بعدش بگیم دستش با ضدانقلاب هم کاسه است و بعدش هم اگه مریض شد بگیم خودش را به سرماخوردگی زده که جلب توجه کنه!
عادت به خندوندن مردم داریم اما اغلب با تمسخر و گناه و غیبت! و یا بعضیا که شبکات ماهواره ای خود را تبدیل به عزاخونه کرده اند و مدام دهه مسلمیه و دهه محسنیه و دهه باقریه و دهه صادقیه و دهه … درست میکنن و خنده و شادی را از مردم دزدیدند اما اگه کسی مثلا خندوانه ساخت اول میگن چرا کچله؟ منظورش چیه که عروسکش از آبادانه؟ چرا الکی میخندند؟ مگه نمیدونن خنده الکی دل را میمیراند؟!! مهموناش سیاسی انتخاب میشن؟ آهنگاش تنده!
خلاصه باید در عادت ها تجدید نظر کرد چرا که قطعا ترک عادت همیشه موجب مرض نیست!

التماس دعا…

یاحق…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت