اولین دیدار حسن تهرانی مقدم با همسرش

در مورد آشنایی خود با حسن تهرانی مقدم گفت: در دوران تحصیل خیلی فعال بودم، انجمن اسلامی، امدادو جهاد سازندگی و اول دبیرسان به عنوان بسیجی به استخدام سپاه در آمدم. همسر خواهرم و حاج حسن دوست مشترکی داشتند به نام شهید عبدالرضا لشگریان و به واسطه این آشنایی مادر ایشان من را در عروسی خواهرم دیدند و همان شب برای پسرشان خواستگاری کردند. دو ماه بعد در اواخر تابستان به خواستگاری ام آمدند و آنجا بود که برای نخستین بار حاج حسن را دیدم.

روایت 10 دقیقه حرف حساب حسن آقا با همسرش در شب خواستگاری

در مراسم خواستگاری مادرم، من همراه با مادر و خواهر حاج حسن و خود حاج حسن آقا بودیم و کل صحبت من و حسن آقا در مورد ازدواج 10 دقیقه بیشتر نشد. خوب به یاد دارم که حاج حسن سخت ترین شرایط دنیا را برایم ترسیم کرد و گفت: من 6 ماه، 6 ماه جبهه هستم و ممکن است شهید شوم، کار و خانه ندارم و خیلی چیزهای دیگر که بعدها خودش می گفت هرکاری کردم که نه بگویی قبول نکردی!

موضوعات: خدا شهیدم کن  لینک ثابت