⚫️⚫️⚫️⚫️
وقتی کوچه ها را آذین گناه بسته بودند
وقتی چادر و حیا را از زنان سرزمینم گرفته بودند
وقتی مردان کشورم را به زور شلاق میزدند
وقتی کودک امید نداشت
وقتی امید مردم شهر رخت سیاه بر تن کرده بود …
یکی آمد …
یکی آمد ؟؟؟؟
یکی آمد !!!!
یکی که مردم شهر را بیدار کرد و چنان سیلی به فساد و ظلم زد
که صدایش در کل جهان پیچید…
یکی که دست یاران گهواره ی خود را گرفت …
یکی که حیا را برگرداند …
باید می آمد …
تا الان من ایرانی
در جهان سر بلند کنم و حرفی برای گفتن داشته باشم …
خمینی آمد …
و با خودش اعتماد به نفس خفته ی مردم سرزمینم را زنده کرد …
من نبودم وقتی این مرد بزرگ قیام کرد
ولی تاریخ را خوانده ام …
این مرد وقتی مطمن شد که رسالتش را به خوبی انجام داده
با خیال راحت
چشم هایش رابست
و
رفت ………..
رفت و یک ملت را
سیاه پوش کرد …
خدایش بیامرزد که
مردی را به معنای واقعی کلمه معنا کرد …
و من
الان بعد از این همه سال از رفتنش باز گریه سر میزنم…
خدایش بیامرزد که میراث خوبی به جای گذاشت
میراثش فرزندانی هستند که با افتخار سربند “من انقلابیم “
را به سر میبندند
و منتظر اشاره ی رهبرشان نشسته اند …
سالگرد رحلت امام خمینی تسلیت …