تجربه صهیونیستیِ فرهنگی

یک کلمه صهیونیستی هست که در فرهنگی کارا زیاد رواج داره.
مسجدما،پایگاه ما،هیئت ما و . . .
رفقا این مرز بندی ها مارو مشغول هم میکنه نه مشغول دشمن.
وقتی که برا دفع و مقابله باهم میذاریم معمولا از وقتی که برا دشمن شناسی میذاریم بیشتره.
هیچ مشکلی نداره فضای تقابل رو تبدیل کنیم به تعامل.

یه نکته خیلی مهم:
چرا اونایی که تو جبهه حق اند همیشه تو وحدتشون باهم مشکل دارن اما اونایی که تو جبهه باطلند باهم متحدن؟
جواب:
حق حقیقتی لایه لایه داره(تشکیکی) برا همین هر کس به اون اندازه ای که فهمیده فک میکنه درستش همونه.
اما باطل بسیطه(بدون اجزاء ولایه لایه نیست) وهمه به یک میزان درکش میکنن.
خب باید چی کار کنیم پس؟؟
دوتا کار باید انجام بدیم:
1.از مجموعه خودمون شروع کنیم معیارشون اعرف حق و اعرف اهله باشه .
این تفکر که ما برای امت اسلامی(هر جای دنیا اسلام به ما نیاز داشته باشه) کار میکنیم هر جا تکلیف باشه.
یعنی ممکنه یه روز تو مجموعه ما نباشن تکلیف مدار باشن.
2. تعامل سازنده با مجموعه های دیگه وبصیرت زایی که آقا ما دنبال اسم و رسم مجموعه و پایگاه و کانون خودمون نیستیم.