همانگونه که عاقلان دانند شیوه و سبک زندگی افراد در تمامی شءونات زندگی اعم از حوزه سلامت،اقتصاد،فرهنگ،علوم و دانش مبتنی بر ایده الوژی افراد میباشد.
بعنوان مثال در حوزه اقتصاد فرد مسلمان چون دیدگاه جهان بینی توحیدی و اسلامی دارد ربا را حرام میداند وسعی میکند علاوه بر کسب حلال ودوری از انواع حرام در معادلات وفعالیتهای اقتصادی خمس و زکات خود را پرداخت نماید،چه آنکه حسب دیدگاه جهان بینی اسلامی مالی که رادر آن ربا درآن وارد شود حرام و معصیت است و چون معتقد است این عالم دارای شعور میباشد این عمل در جای دیگر زندگی به او برگشت پیدا میکند و موجب ضرر و زیان مالی،روحی، روانی معنوی او می‌گردد.
یک تاجر عاقل مسلمان می داد و تغلب در تجارب موجب آسیب به خود اوست.ربط جهان بینی در حوزه علوم نیز چنین است.گاها ظاهر عمل یکسان است اما همان فردباجهان بینی خاصی باعلم برخورد میکند.
مثلا شاید در عمل طبابت از تجزیه و تحلیل گوشت خوک به آن برسند که گوشت آن بسیار مرغوب میباشد اما یک فرد مسلمان با جهان بینی خاص اعتقاد به حرمت گوشت خوک دارد لذا حوزه سلامت وسبک زندگی نیز از این اصل کلی مستثنی نیست.
انسانی که این دنیا را مزرعه آخرت می داند درک میکند که جسم مادی و بدن عنصر وحواسی پنج گانه ابزار و الاتی وتور شکاری هستند که خداوند متعال چند صباحی به امانت در اختیا وی قرار داده تا به سوار این عالم لایتناهی بپردازند و به واسطه این جسم و بدن عنصری که از استخراج آب و خاک و هوا واتش تکون یافته به شکار علوم و معارف حقیقی باطنی دست یابد و میداند این بدن عنصری بسیار باارزشی عزیز و گرانقدر است و به هم جهت سفارشات بسیار زیادی در آیات،احادیث،روایات،سیره اهل بیت عصمت وطهارت و خصوص آن وارد شده تابدانجا که افراط وتفریط و حق بدن و این جسم عنصری را گناه ذکر نموده اند و سعی نمودند بابیان احکام در قالب حلال،حرام،ثواب مستحب مکروا و مباح و حد فهم ما که هدایت همت گمارند.
لذا اگر احادیث می فرماید پر خوری اسراف است و قرآن می فرماید.
«ان المسرفین اخوان الشیاطین»مسرفین برادارن شیاطین هستند…
و آن را گناه قلمداد می کنند یکی از وجوه آن آسیب جسمی و معنوی آن وخارج کردن مزاج بدن عنصر و معنوی انسان است وهمچنین اگر مجتهد در برخی اوقات برای افراد بیمار روزه را حرام میشمارند نیز مجددا بعلت آسیب جسمی و خارج کردن جسم و بدن عنصری و معنوی انسان از تعادل است و قس علی هذا.
بزرگان این وعرفا تاکید زیادی برحفظ مزاج جسم و بدن مادی دارند چه آنکه تاجسم مزاج در حالت اعتدال نباشد اتصال به باطن عالم وپیشرفت معنوی ممکن نخواهد بود یا بسیار مشکل خواهد بود از این روی می فرمایند پیامبر اکرم ص و میان انسانها دارای معتدلترین مزاج جسمی بوده است همانگونه که متواتر در روایات وارد شده است تمام معصومین دارای مزاج معتدلی بودند و به همین جهت در روایات وارد شده که معصومین:
مسموم او مقتول کلیه معصومین به مرگ طبیعی از دنیا نرفته اند یا بواسطه مسموم شدن یا قتل وشهادت از دنیا رفته اند
و این احادیث را بزرگان دین چنین تفسیر کرده اند که معصومین همه دارای مزاج معتدل بودند و اگر نبود مهموم نمی شوند یا به شهادت نمی رسیدند بعلت علم به تمام علوم ومبانی طبی و کیهانی و ارتباطات جسم مادی باکلیه عناصر واعضای عالم مانند حضرت بقیت الله عمرهای بسیار طولانی می داشتند.
حتی بسیاری از بزرگان رحلت پیامبر را به استناد ادله ها وشواهد به مسمومیت آن حضرت توسط زن یهودی نسبت میدهند.
لذابر هر انسان عاقل و هدفدار و مسلمانی واجب است باحفظ مزاج جسمی خود از این امانت الهی که هدیه ای برای درک ومعرفت وتور شکاری جهت اصطیاد حقایق علوم وارتقا نفوس وقوای باطنی است اما گمارند.
ثانیا،اگرفردی اظهار دارد مرا بااصطیاد علوم وحقایق عالم وارتقامعنوی وروحی کادی نیست وهدف ماکامیابی از دنیا وامیال دنیوی است نیز در پاسخ گوییم :
برای درک لذت بیشتر نیز باید بدنی سالم داشت ولو فردی بی دین ولامذهب که میخواهد از این عالم طبیعت عمری لذت ببرد باید بدنی سالم داشته باشد ودر این مسیر فقط عمر طولانی داشتن کافی نمیباشد چه آنکه شاید برخی افراد از نظر کمیت عمر طولانی داشته باشند اما بعلل مختلف از نظر سلامتی کیفیت عمر آنها مناسب نباشد مثلا 80 سال عمر میکند اما از 40سالگی به بعد بعلت عدم رعایت اصول بهداشتی وتغذیه ای از دوران نوجوانی ومنبعد مدام بیمار است وباداشتن مال وسرمایه بسیار زیاد توان بهره مندی ازانرا ندارد.
لذا بر انسانی که اعتقاد به باطن عالم ندارد نیز فرض است نسبت به سلامت جسمی خود همت گمارد تا لذائذ این عالم طبیعت به نحو احسن بهره مند گردد.
ثالثا آنچه مهم وحائض اهمیت است ان است که بدانیم بین جسم و بدن عنصری وباطن ونفس ناطقه وروح انسان رابطه ای بسیار مهم برقرار است وهمانگونه که بزرگان در این زمینه فرمودند جسم و بدن عنصری مرتبه نازله انسان ونفس ناطقه و روح مرتبه عالی انسان است وانسان دارای مراتبی است از فرش تا فوق عرش که فرش همان مرتبه جسم مادی بدن عنصری اوست که از استخراج ارکان خلق گردیده ومرتبه عرشی او همان مرتبه اتصال وارتباط باغیب اوست.
لذا بااین دیدگاه متین بای دانست جسم و نفس ناطقه انسانی ودر مرتبه بالاتر روح بهم متصلندبلکه یک حقییقت وجودی ودر طول هم میباشند ونسبت به یکدیگر تاثیر وتاثر دارند(دقت وتدبرشود در مفاهیم مطالب مذکور).
بعنوان مثال از حرکات و سکنات افراد میتوانیم پی به آرامش و نا آرامی درونی آنها ببرید.از بسیاری از علائم مزاج شناسی میتوانیم به شخصیت درونی و باطنی افراد پی ببرید و همه میدانیم خوراک ونوشیدنی های ما روی خلق و خوی و روحیات ما اثر گذاری دارند.
مثلا مصرف غذاهای تند وتیز و ادویه جات بمرور زمان موجب افزایش حرارت وخشکی مغز ودر نتیجه اعصاب تحریک پذیر وتند خویی گردد واستمرار هر خلق وخو وروحیات موجب ملکه شدن آن اسقرار ان خصلت در باطن آن فرد میشود
به همین جهت است بزرگان می فرمایند، بگو چه میخوری تا بگویم چه یا کی هستی.
واینکه اسلام مصرف گوشت خوک را منع کرده میکند صرفا بعلت مضرات جسمی گوشت نیست بلکه بعلت انتقال روحیات و سکنات این حیوان از طریق مصرف گوشت او به انسان است که همان غیرتی است قس علی هذا در خصوص کراهت گوشت الاغ بعلت بلاهت و نادانی الاغ و…
وهمانگونه است زمانیکه فردی از نظر روحی و باطنی دارای مشکلی است و مثلا غریزی را از دست داده است،لذا در این هنگام وی تا مدتها میل به خورد وخوراک و خواب وشهوت از او سلب می شود چه انکه بواسطه انقلاب روحی و باطنی احکام باطن در احکام ظاهر غلبه کرده است
پس در میابیم ظاهر وباطن برهم اثر گذاری متقابل دارد خوراک و نوشیدنی ها نقش بسزایی و تعالی وروحانی و باطنی انسان دارد و بی المثل در روایات فرموده :
از پر خوری بپرهیزید که موجب حماقت و کم عقلی می شود لذا مژده برما باد که دین اسلام انقدر دربحث طب بالاخص پیشگیری تاکید نموده احادیث و روایات در آن مورد آن وارد گردیده که تقریبا تمام شئونات زندگی ما اعم از خواب،خوراک،هوا،اب انرژی فردی و کیهانی، الفاظ، کلمات، حمام، توالت،البسه،رنگها و…را در برمیگردد.
و این مطلب گویای آن است که اسلام معتقد است تا جسم و اصول مربوط به بدن مادی و مزاجی سامات نپذیرد رسیدن انسان به آرامش درونی و باطنی بسیار سخت و گاها برای اکثر مردم غیر ممکن خواهد بود.
فردی که خواب و خوراک خود را رعایت نکند و بخواهد با مدارج انسانی راه یابد یقینا آب در هاون می کوبد.
فردی که فی المثل شام خود را اخر شب میل میکند و فراوان در شب میخورد ومی آشامدودیر وقت میخوابد آنوقت چگونه از خداوند میخواهد توفیق نماز شب به او عطا کند توفیق نناز شب تا زمینه مناسب فراهم نباشد نازل نمی شود.
این فرد اگر نماز صبح او قضا نشود باید خداوند را شاکر باشد.
رابعا ساختارنظام عالم بر پایه اضداد بنا شده و این اضداد من وجهی مکمل هم و مایه بر قراری نظم در عوالم می باشد مانند بار های منفی و مثبت، روزوشب،زن و مرد،ماه وخورشید ،خیر و شر،دوست و دشمن همچنین است در میان انسانها که بطور کلی به گروهای خیروشر دسته بندی می شویم ودر این راستا برخی ملتها نیز در این دسته بندی ها جای گرفته وتبدیل به نمادگر دیده اند.
متاسفانه به بعلت دیدگاه وجهان بینی نادرست در بین انسانها کینه و دشمنی موجب خسارت شدید در جهان گردیده.چه پذیرا باشیم یا نباشیم این عالم ماده و طبیعت انتخاب گزینشی دارد و موجود وژن برتر حفظ می شود و موجود ضعیف و بین می رود
آهو توسط قوی تراز خود یعنی شیرصید میگردد و از بین می رود. در میان آهوان نیز آهویی که ضعیف تر از بقیه باشد شکار و حذف میشود حیوانی که قویتر باشد در گزینش جفت ماده ومراتع وحیطه تحت تسلط خود موفق تر است و این امکان را دارد که ژن و نسل خود را منتقل وآنرا گسترش دهد این قانون طبیعت است و ما انسانها نیز جزئی از طبیعت هستیم و متاسفانه همین الگوی رفتاری در ما انسانها البته گاها با ظاهری متمدنانه تر جاری است کشورو حکومتی که قوی باشد به کشور های ضعیف است اندازی و منابع و گاها مرز های آنهارا آشکار میکند وای آنها بهره کشی میکند و گاها این استثمار چنان گسترده میشود که زبان و خط و آداب رسوم یک کشور یا کشور ها مورد هجوم واقع می‌شود .
شکار در سطح کلان جهانی باشکار و دست اندازی جزئی حیوانی هر دو یک معنا را میدهد وهر دو مهاجم ازغریزه وحشی گری خود طبعیت میکنند.
اما آن شیرگرسنه باشکار یک حیوان سیر میشود آرام میگیرد اما حکومتها با افکار خاص هیچگاه آرام نمیگیرند وهرچه بیشتر بدست آورند بیشتر میخواهند ومظهرهل من مزیدوجهنم میشوند.
وقتی تاریخ جهان رامطالعه می کنیم در میابیم همیشه بشر جهت از پای در آوردن دشمنان خود از روشهای مختلفی استفاده می کرده ،منجمله از بین بردن آذوقه،به آتش کشیدن محصولات،مسموم کردن چاهای اب وخوراکی ها،رواج عادات ناصحیح زندگی جهت تضعیف آن ملت و…استفاده گردیده.
همه وهمه در تاریخ صد ها بلکه هزاران بار تکرار شده واز حدشان فراتر رفته مانند رواج شراب و زنا در بین مسلمانان توسط دشمنان بعد از پیروزی مسلمانان در جنگهای صلیبی وتصرف شهرهای مهم توسط مسلمانان که بعد از مدتی ترویج آن در عامل موجب سستی وضعف قدرت مسلمانان وقتل عدم آنان وباز پس گیری سرزمینها توسط مسیحیان گردید.
لذا کشور مانیز با داشتن جهان بینی و تفکرات خاصی از این قائده گروه نیست.
مبحث جنگ بیولوژیک یک مبحث بسیار عمیق در بحث پدافند غیر عامل است که بصورت خاموشی بدون آنکه متوجه شویم می تواند تلفاتی بیشتر از چند جنگ را داشته باشد اگر عینک خوش بینی را برداریم وعینک واقع بینی را بزنیم با درستی میبینیم که مانیز وارد این نبرد و جنگ بیولوژیک شده ایم و باید هوشیاری لازم در همه ما بوجود آید
اولین قدم در راه پیروزی یاشکست برای هر ملتی در میدان جهان بینی و علم رقم می خورد وقتی یک قدرت ضعیف تر مقهور قدرت قوی تر میشود ودچار استحاله علمی وعقیدتی می گردد منبعد مطیع او میشود و تا زمانیکه آن قدرت برتر نظرات او را تائید نکند برای او سند نمیشود نمیشود بعنوان مثال ما ومسئولین ما می دانند بسیاری از این چایی هاییکه و ملت ما در حال مصرف آن هستند چای طبیعی نیست بلکه چایی هست که به آن مقدار زیادی اسانس رنگ و طعم و رایحه زده اند و همه اینها سرطان زاست اما کسی هیچ واکنشی نشان نمیدهد سالهای سال در خصوص عملکرد شرکت های لبنیات فریاد زده می شد اما کسی نبود آنرا بررسی کند همه می دانیم خودروهای ما غیر استاندارد است و جان تعداد کثیری از مسلمانان بیش از جنگ در آن گرفته میشود اما کسی کاری نمیکند.
همه می دانیم مواد نگه دارنده در آب میوه ها و کمپوتها و کنسرو ها با ما چه می کند اما استقبال مردم از آن کم نمیشود و عرضه ان ممنوع نمی شود .
هدف اصلی قدرتهای جهانی گاهی نسل مسلمانان باابزار های مختلف اعم از جنگ تغذیه میباشد تقریبا درصد جنگ های دنیا بین مسلمانان است و بیشترین قتل عام ها در میان آنها صورت میگیرد.
شکلات ها ی خشکی های عقیم کننده و بیماری زا در راستای جنگ بیولوژیک بصورت و هدفمند به این کشور ها باقیمت بسیار ارزان گاها قاچاق و گاها قانونی وارد میشود.
انواع پاستیل ها و خوراکی ها با برند و مارک های معتبر باچربی خوک وارد کشور می شود وجهت استحاله دینی و فکری پخش میشوداما اقدام جدی صورت نمیگیرد
همه میدانند خوراک ابزار مهمی در جهت صعود یا نزول افراد و ملتها میباشد چرا ما از خود نمی پرسیم روغن افتابگردانی که حدودا هر 5 کیلوی آن باید یک لیتر روغن دهد وبا پول انبار داری و مالیات و کارگر و چند واسطه حداقل باید لیتری 40تا50 هزار تومان به دست مردم برسد چطور اعجاز گونه حدودا لیتری 4تا5 هزار تومان به دست مردم میرسد چگونه است اگر روغن پالم به مقدار بسیار کم مثلا یک قاشق در ماست ها ولبنیات ها مضر بود موجب بلوای رسانه ای شداما عرضه همین روغن پالم بصورت مستقیم در غالب روغن مایع وسرخ کردنی که روی قوطی آنها نیز روغن پالم آمده خطرناک و مضر نیست ؟!
درد و فریاد ما ازبرخی تاجران وصنعتکاران مواد غذایی هم کم نیست که مضرات برخی نگهدارنده ها طعم دهنده واسانس و روشهائی که برای بدن مضر است را می دانند اما منافع مالی آنها را غافل نموده چگونه میشود محصولات تراریخته یاهمان دستکاری ژنتیک شده را که 38 کشور مهم و غربی دنیا و روسیه واردات و کشت آنرا ممنوع کرده اند اما کشور ما ودولت ما در حال ترویج ان میباشد.
در حالیکه همیشه برخی مقلد غرب بوده اند در این زمانها از انان تقلید نمیکنند ازمایشات مکرر گویای آن است که محصولات تراریخته عوارض بسیار زیانباری در خواهد داشت و به سلامتی مردم ضربه اساسی وارد خواهد آورد آورد این ترس از محصولات تراریخته تا بجائی است که برخی کشور ها حتی ورود بذر محصولات تراریخته را به کشور تو ممنوع می کنند این در حالی است که متاسفانه برخی افراد با دیدگاههای غیر منطقی در حال گسترش کشت و حتی واردات محصولات تراریخته به کشورمان می باشند.

باید دانست ما تک تک انسانها بالاخص مسلمین نسبت به نسل خود و فرزندانمان مسئول هستیم و هرگونه بی مبالاتی ما نسبت به خودمان و خانواده،فرزندان و اطرافیانمان چیزی جز تباهی و نابودی برای ما به بار نخواهد آورد.
فرق نمیکند کافر،مسلمان یا مسیحی باشیم،نظام طبیعت قوانینی دارد برای بقاء و حفظ نسل و سلامت باید از آن تبعیت نمود
بدن عنصری ما باید همیشه در تطابق با بدن عالم طبیعت باشد و هرگونه خروج تطابق و برهم خوردن سنخیت موجب بر هم خوردن مزاج جسمانی وروحی و معنوی خواهد شد.

التماس دعا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت