#از_رییسی_ترسیدم
#به_روحانی_رای_دادم…
ظهر بود و رادیو خبر پیروزی #حسن_روحانی رو اعلام میکرد
که پیرمردی بغل جاده دست بلند کرد و لحظاتی بعد سوار ماشین شد…
بی حوصله ازش پرسیدم،مث اینکه حسن آقا رییس جمهور شد که جواب داد اره درسته کاری نکرد،تو این چهار سال، ولی من بهش رای دادم…
نیگاش کردم گفتم: خب چرا رای دادی بهش
گفت ترسیدم راستش
میگن این اقا«رییسی» جنایت کرده
چندصد نفر رو تو یه روز اعدام کرده…
سرم سوت کشید یک آن…
خیلی اعصابم داغون شد انقد که دیگه حوصله جواب دادنشم نداشتم…
خدایا این که نامردیه که…
بعد ازم پرسید ماهواره داری تو خونه؟
گفتم نه چطور
گفت دیروز ظهر تو خونه نشسته بودیم #بی_بی_سی اعلام کرد #اقای_رییسی اگه رییس جمهور بشه قراره جلوی تمام بی حجابا رو بگیره تو خیابون…
بعدم گفت دخترم اینا پاشدن و گفتن ما نمیخوایم همچین کسی رو و رفتن که به روحانی رای بدن…
پیرمرد حرف میزد و من مدام لبم گاز میگرفتم و خودخوری میکردم…
بهش گفتم پیرمرد به والله دروغ گفتن بهت…
کسی همچین قراری نذاشته…
که برگشت بهم گفت میدونم ولی مجبور شدم به روحانی رای بدم…
طفلکی با خودش حرف میزد و میگفت نه ماهه بیکار شدم،خدا کنه یارانه رو اضاف کنه،که مستاجرم و نمیتونم با این وضع بسازم،ازم پرسید روحانی قول داده مگه نه..
قول داده اوضاع درست بشه مگه نه…
چی باید بهش میگفتم…
گفتم اره خدا بزرگه…
قول داده..
اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت