آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30




 جستجو 



 
  دل گویه های من برای امام صادق.ع. ...

امروز صبح که بیدار شدم تا نماز صبح بخوانم دیدم حالم مثل هر روز نیست…
میدانستم شهادت امام جعفر صادق(ع) است و میدانستم ایشان در قبرستان بقیع بی زائر ماندن را از مادرشان به ارث برده اند…دلم تنگ میشد اما شدت دلتنگی فقط همین نبود!
تا اینکه متوجه شدم امروز در بیست و سه استان کشور مراسم تشییع پیکر پاک و مطهر شهدای دفاع مقدس برگزار است.
شهادت امام جعفر صادق (ع) باشد و پیکر شهدایی را بیاورند که سی سال بی مزار و بی زائر گوشه ای از این کره خاکی با حضرت زهرا(س) درد دل میکردند…
بیست و سه…
بیست و سه استان…
شاید ان روزها که در جبهه ها می دویدند و زیر رگبار گلوله زمزمه میکردند: یا امام بی مزار!… بیست و سه سالشان بوده.
امروز این شهدا را می اورند که مزاری به نامشان بزنند…
که هر پنجشنبه و جمعه بر مزارشان اشکی ریخته شود…فاتحه ای خوانده شود!
اما هنوز این شهدا دلشان در بقیع است و کاش روزی مزاری در بقیع بنا شود…

شهادت امام جعفر صادق(ع) تسلیت و ورود پیکر مطهر شهدای هشت سال دفاع مقدس، به وطن مبارک..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

[شنبه 1395-05-09] [ 10:47:00 ب.ظ ]  



  شعری برای امامم حضرت صادق.ع‌. ...

نشسته ام چو گدايان درگهت مولا
که از طعام سر سفره ات شوم دارا
ولي گمان نکنم دست کوته ام اقا
رسد به دامان وصلت که اين گمان حاشا…

من گناه پيشه کجا و وصال دامانت
شراب وصل بنوشانم اي به قربانت

اگر چه طبع ضعيفم که کوچه بازاريست
ولي همين تب شعرم ز لطفت ارزانيست
(چه جاي دم زدن نافه هاي تاتاريست)
که عطر زلف تو در بيت هايمان جاريست

سلام حضرت صادق ،سلام ماه تمام
سلام شيخ الائمه ،سلام عرش مقام

تويي که عالم امکان ز تو گلستان است
ز حسن طلعت ماهت جهان پرشيان است
کمينه عاشق تو جابر بن حيان است
يکي ز نسل تو روشن گر خراسان است

و کاش از دل ظلمت به نور ميرفتم
شبيه عاشقتان در تنور ميرفتم…

تو ان ستاره ي پر نور اسمان علوم
که شيعه يادگرفته است از تو رسم ورسوم
در سراي تو باز است روز و شب به عموم
نياز نيست به اين درب،اهل کينه هجوم…

فداي غربت زهراي ات شوم اقا
فداي روضه تنهاي ات شوم اقا

دوباره حرف بقيع و دوباره درد حرم
دوباره پر شده دفتر ز مدح شاه کرم
دوباره صحبت صادق دوباره غصه وغم
دوباره دل شده مدهوش گنبد و پرچم

همان حرم که نداري ولي دلم ديده
به دست حضرت مهدي که اجرش چيده

دوباره در دل ابيات ساده ام غوغاست
دوباره اتش کين گرده خانه اي پيداست
مدينه خوب ببين باز يک علي تنهاست…
عليست صادق و صادق چو حضرت مولاست

دوباره اتش کينه،دوباره هيزم و در
دوباره ناله ي مادر ،دوباره اشک پدر

سخن رسيد به اتش نميشود رد شد
از اين حديث که بي غش نميشود ردشد
ز حرفِ قحطي ابش نميشود رد شد
که پا برهنه ز خارش نميشود رد شد

غروب و حلمه ي اعراب و کودکي تنها
درون خيمه شهي خسته است و بي يارا

زني تمامِ بلا را چو ميکشد بر دوش
زني که مردي و مردانه گي ز او مدهوش
زني تمام علي ،مست اوست باده فروش
ولي دو دست کريمش ز خنجري مخدوش

(گره گشاي جهان است عمه ي سادات)
هميشه وقف حسين است در همه ساعات

قلم به دست دلم بود و کربلايي شد
و قلب شاعر نوپايتان خدايي شد
مس وجود به لطف شما طلايي شد
و کار عاشقتان تا ابد گدايي شد

تمام شد سخنم ليک حضرت صادق.ع.
به حرفهاي تو لبيک حضرت صادق.ع.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

[جمعه 1395-05-08] [ 03:35:00 ب.ظ ]  



  اینگونه باشیم تا امام زمان به دیدارمان بیاید... ...

✅ مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند.

در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند.

به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (عج) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است.

ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود:

«چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم»

✅ بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

[پنجشنبه 1395-05-07] [ 01:34:00 ب.ظ ]  



  چگونه می شود شهید شد.... ...

درس شهادت را از شهدا بیاموزیم .
????????????????????

????موضوع : شهادت
????مدرس : شهدا
????منابع : دست نوشته های شهدا

⚫️ آیا امروز هم می شود شهید شد؟
???? آیا باب شهادت بسته شده است؟
⚫️ آیا هرکسی می تواند شهید شود؟
???? راه ورسم شهادت چیست؟
⚫️ چگونه زندگی کنیم تا شهید شویم ؟

????????????????????????????
❤️ آنچه ذیلا تقدیم می شود پاسخ به این سؤال ها است با باز خوانی دست نوشته ها ، وصیت نامه ها و خاطرات شهداست .❤️

???? شهدا چگونه بودند و چه ویژگی ها یی داشتند . ابتدا اوصاف شهدا را فهرست کنیم:

✅ اخلاص در عمل داشتند .
✅ پر تلاش و خستگی ناپذیر بودند .
✅ با محبت و مهربان بودند .
✅ اهل دعا و مناجات بودند .
✅ ذوب در ولایت بودند و گوششان فقط به ولایت بود .
✅ در اجرای فرمان ولایت کوتاهی نمی کردند و با تمام وجود تا اجرای کامل ان در حد مجاهدت تلاش می کردند .
✅ از گناهان ریز و درشت به جد پرهیز می کردند .
✅ واجبات را پشت سر گذاشته و به مستحبات پایبند بودند .
✅ حرمت نگه می داشتند و برای پدر و مادر احترام ویژه ای قائل بودند .
✅ اهل کمک و دست به خیر برای محرومین و مستضعفین بودند .
✅ اهل خدمت به مردم بودند و این خدمت را بر خود فرض می دانستند .
✅ اهل ریا و تظاهر نبودند.
✅ اهل پست مقام نبودند .
✅ مسئولیت پذیر بودند .
✅ اهل تکلیف بودند نه نتیجه .
✅ زمان شناس بودند و در تمام صحنه ها حضور داشتند .
✅ انقلاب و جمهوری اسلامی را باور داشتند و با تمام وجود پای انقلاب ایستاده بودند و بر سر انقلاب با هیچ کس معامله نمی کردند .
✅ فرمان ولایت فقیه را فرمان امام زمان (عج) و خداوند می دانستند .
✅ تا پای جان بر سر پیمان با ولایت فقیه زمان خود ایستادند .
✅ اهل تردید و لغزش نبودند .
✅ در امور سیاسی و رخدادهای اجتماعی و بین المللی تحلیل داشتند و بی تفاوت نبودند .
✅ نسبت به وقایع و اتفاقات جامعه هوشیار وتأثیر گذار بودند .
✅ در تصمیم سازی و تصمیم گیری های کشور دخیل و تأثیر گذار بودند.
✅ نسبت به سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی بی تفاوت نبودند.
✅ شهادت را وسیله می دانستند نه هدف .
✅ انس با قران داشتند .
✅ اهل تهجد بودند .

????این بخشی از اوصاف شهدا بود که انها را به این مقام رساند .????

????مقام معظم رهبری ، امام و مقتدایمان فرمود :"شهادت محصول یک مجموعه ارزش هاست”

????????????????????????
و شهید اهل قلم شهید اوینی فرمود :
شهادت یک لباس تک سایز است هروقت به آن اندازه برسی هر کجا که باشی شهید می شوی .
????????????????????????????????????????????????

⚠️ تمام ۲۷ موردی که ذکر شد تماما بر گرفته از دست نوشته ها ، وصیت نامه ها و خاطرات شهدا بود .⚠️

آری عارف‌های کامل که درس و مشق خود را از عرفه گرفتند شهدا بودند.

????????????????????????????
التماس دعای شهادت????????????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:56:00 ب.ظ ]  



  یک توبه و نماز واقعی ....(رضا سگ باز) ...

ما را مدافع حرم آفریده اند:
????رضا سگ باز(!)
یه لات بود تو مشهد…
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا(!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“
رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن…..!!!
چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه……!

مدتی بعد….

شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد….!
چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام…..! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“
رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید…..!“

چمران وچمران
رضا تنها تو سنگر…..

رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!
شهید چمران: چرا؟!
رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده….!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه…..

شهید چمران: اشتباه فکر می کنی…..! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!

هِی آبرو بهم میده…..

تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده…..!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم…..! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!….
…. رفت و تو سنگر نشست.

آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!
تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟!!!

اذان شد.

رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت.

… سر نماز، موقع قنوت صدای گریه اش بلند شد!!!!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد…..

رضارو خدا واسه خودش جدا کرد……! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)

یه توبه و نماز واقعی…

به نقل از کتاب “خاطرات شهید مصطفی چمران
شهدای گمنام

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت

 [ 12:54:00 ب.ظ ]  




 
مداحی های محرم