یکی از دوستان طلبه می گفت:
برای تبلیغ به روستایی رفته بودم ،پیرمردی که شغلش دامداری بود، نقل میکرد:
پیرمرد می گفت:
گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زاییده بود و سه چهار توله داشت واوائل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون آسیبی به گوسفندان نمیرساند وبخاطر ترحم به این حیوان و بچههایش، او را بیرون نکردیم، ولی کاملا او را زیر نظر داشتم.
این ماده گرگ به شکار میرفت و هر بار مرغی ، خرگوشی ، برهای شکار میکرد و برای مصرف خود و بچههایش می آورد.
اما با اینکه رفت آمد او از آغل گوسفندان بود، هرگز متعرض گوسفندان ما نمیشد.
ما دقیقا آمار گوسفندان وبره های آنها را داشتیم وکاملا” مواظب بودیم، بچهها تقریبا بزرگ شده بودند.
یکبار و در غیاب ماده گرگ که برای شکار رفته بود، بچههای او یکی از برهها را کشتند!
ما صبرکردیم، ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ وقتی ماده گرگ برگشت و این منظره را دید، به بچههایش حملهور شد؛ آنها را گاز می گرفت و میزد و بچهها سر و صدا و جیغ میکشیدند و پس از آن نیز همان روز آنها را برداشت و از آغل ما رفت.
روز بعد، با کمال تعجب دیدیم، گرگ، یک بره ای شکار کرده و آن را نکشته و زنده آن را از دیوار آغل گوسفندان انداخت رفت.»
نتیجه اخلاقی
این یک گرگ است و با سه خصلت: 1.درندگی 2وحشیبودن
و3 حیوانیت
شناختهمیشود!
اما میفهمد، هرگاه داخل زندگی کسی شد و کسی به او پناه داد و احسانکرد به او خیانت نکند و اگر ضرری به او زد جبران نماید.
اما ما بنی بشر ، که عنوان خلقت احسن و کرامت الهی عقل را یدک میکشیم، سالها است سر سفره خداییم و با همان نعمت های خدادادی، در مقدس ترین زمان ها و مکان ها به جنگ او می رویم.
نمک میخوریم و نمکدان می شکنیم.
چنین کاری خیانت است و سبب می شود ، نعمت خدا از ما زائل گردد. درآخرت هم عقاب خاص خود را دارد.
پیامبر(ص) فرمودند:
هر گاه خیانت ها ظاهر گشت برکات از بین می رود
منبع :
گسترش برکت ورزق - حبیب الله تقیان-
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت